کشتمند /keštmand/در لغت نامه دهخدا و همچنین در فرهنگ فارسی عمید به معنای کشاورز و زمین زراعی بوده است چنان که بسیاری از شاعران بزرگ فارسی زبان از این کلمه در اشعار خود استفاده نموده اند….
-فردوسی:جهان دید یکسر پر از کشتمند/در و دشت پر گاو و پرگوسفند
-فردوسی (شاهنامه ج 4ص 1859):نگه کرد ناگاه بهرام گور / جهان دید پر کشتمند و ستور
-ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 462):کشتمند تست عمر و تو به عقلت برزگر / هر چه کشتی بی گمان امروز فردا بدروی .